loading...
islamic
اخبار جهان اسلام
a.Sepahi بازدید : 7 پنجشنبه 10 بهمن 1392 نظرات (0)

 

زندگی نامه ی مبلغ اسلام مولانا محمد الیاس رحمة الله تعالی علیه

زندگی نامه ی مبلغ اسلام مولانا محمد الیاس رحمة الله تعالی علیه (قسمت اول)

تولد:

مولانا محمد الیاس رحمه الله در سال 1303 هجری قمری تولد یافت، دوران كودكی را در كاندهله و نظام الدین سپری نمود، پدرش مولانا محمد اسماعیل و مادرش بی بی صفیة نام داشت.

در آن زمان خاندان ایشان به تقوا و تدین معروف بود. مردان به جای خود زنان چنان به عبادت گذاری و شب بیداری و ذكر و تلاوت اشتغال داشتند كه داستانهایشان از تصور عموم بالاتر است.

تحصیلات ابتدائی:

مولانا محمد الیاس نیز حسب عرف و رواج خاندان مانند سایر كودكان برای فراگیری قرائت قرآن مجید وارد مكتب شد؛ قرآن مجید و كتب ابتدائی را در روستای خود خواند و قرآن مجید را نیز حفظ كرد. مولانا گاهی در نظام الدین نزد پدرش بود و گاهی به كاندهله نزد فامیلهای مادرش میرفت، چون برادر محترمش مولانا یحیی در گنگوه خدمت مولانا گنگوهی قرار گرفته بود، هنگامیكه به ده یا یازده سالگی رسید او را همراه با خود به گنگوه برد، در آنوقت گنگوه مركز علمآء و صلحاء قرار گرفته بود، و مردم در ضمن علوم دینی به علوم روحانی نیز به فیض می رسیدند. مولانا محمد الیاس در این ماحول مقدس مدت ده یا یازده سال باقی ماند.

بیعت و ارتباط با مولانا گنگوهی:

مولانا گنگوهی معمولا با بچه های خردسال و طلاب بیعت نمی كرد و می فرمود: زمان این كار بعد از فراغت تحصیل است. اما با توجه به احوال مخصوص مولانا محمد الیاس، در حق وی استثناء قائل شد و تقاضای بیعتش را پذیرفت. مولانا محمد الیاس می فرمود: «هرگاه ذكر می كردم، احساس ثقل (سنگینی) به من دست می داد». وقتی به حضرت گنگوهی اطلاع دادم ایشان فرمود: مولانا محمد قاسم نانوتوی، نزد حاجی امداد الله صاحب از همین احساس شكایت كرد. حاجی صاحب فرمود: خداوند جل جلاله از شما كار مهمی می گیرد.

بیماری و ترك تحصیل و آغاز مجدد:

مولانا رحمة الله علیه از ابتدا خیلی ضعیف و لاغر بود. در دوران اقامتش در گنگوه زیاد مریض می شد. به نوعی درد سر مبتلا گشت كه تا چندین ماه نمی توانست سرش را خم نماید، حتی سجده كردن برایش ناممكن شد. مولانا بنابه دستور طبیب معالج خود تا هفت سال كامل آب ننوشید، بعد از آن تا پنج سال به مقدار اندكی از آب اكتفا می كرد. به علت همین بیماری و مخصوصا ضعف اعصاب و مغز مجبور به ترك تحصیل شد، بطوریكه در آینده نیز امید آن نمی رفت، این امر موجب اندوه و نگرانی شدید مولانا گردید. وی در همین حال به ادامه ی تحصیل اصرار می ورزید، بالاخره بنا به اصرار مداوم وی، اجازه یافت كه مجددا به تحصیل علم بپردازد.

تكمیل درس حدیث:

در سال 1322 هجری قمری علامه رشید أحمد گنگوهی دار فانی را وداع گفت. مولانا محمد الیاس رحمه الله در سال 1326 هجری برای شركت در حلقه ی درس شیخ الهند علامه محمود حسن دیوبندی به دارالعلوم دیوبند تشریف برد و كتاب صحیح بخاری و سنن ترمذی را در محضر شیخ الهند استماع فرمود. چند سال بعد از شركت در درسهای دارالعلوم دیوبند، در ظرف چهار ماه از برادرش مولانا محمد یحیی مجددا دوره حدیث را به اتمام رسانید.

ارتباط با مولانا خلیل احمد و تكمیل سلوك:

بعد از وفات علامه رشید أحمد گنگوهی به خدمت شیخ الهند علامه محمود الحسن دیوبندی رسید، اما ایشان مشورت داد كه به محدث بزرگ علامه خلیل أحمد سهارنپوری (مؤلف بذل المجهود شرح ابی داود) مراجعه كند. مولانا محمد الیاس مطابق مشورت شیخ الهند با علامه سهارنپوری ارتباط برقرار كرد. و در پرتو راهنمائی های وی مراحل سلوك را طی نمود.

علاقه به عبادت و نوافل:

بعد از وفات علامه رشید احمد گنگوهی رحمة الله علیه اغلب ساكت و در حال مراقبه بود. شاید در طول روز یك الی دو جمله سخن می گفت. در آن زمان به عبادت و نوافل بسیار مشغول بود. از مغرب تا نزدیك عشآء مرتبا نوافل می خواند. در آن وقت سنش حدود 20 الی 25 سال بود.

احساسات مجاهدانه:

همراه با اوراد و اذكار و عبادات و نوافل از ابتدای زندگی قلبش مملو از محبت و علاقه شدید به جهاد بود، كسانی كه او را دیده بودند خیلی خوب می دانند كه هیچ مقطعی از زندگی اش از نیت و عزم و شوق جهاد، خالی نبود. در نتیجه همین احساسات بود كه بدست علامه شیخ الهند محمود الحسن بیعت جهاد نمود.

تدریس در مدرسه مظاهر العلوم:

در دوران تدریس در مظاهر العلوم اغلب همان كتابهائی را تدریس می كرد كه خودش قبلا نخوانده بود. زیرا بخاطر بیماری اش بعضی از كتابها از پیش وی مانده بود.اما مولانا با موفقیت این كتابها را تدریس می كرد. برای تدریس خیلی آمادگی می نمود. با توجه كامل شروح را مورد مطالعه قرار می داد.

ازدواج:

ازدواج مولانا محمد الیاس رحمة الله علیه در 6 ذیقعده سال 1330 روز جمعه با دختر دائی اش مولوی رؤف الحسن صورت گرفت،‌ عقد نكاح توسط برادرش مولانا محمد خوانده شد.

انتقال به نظام الدین:

در دهم ذیقعده سال 1334 مولانا محمد یحیی از دنیا رحلت كرد، حادثه ی وفات وی برای مولانا محمد الیاس بسیار سخت و طاقت فرسا بود. دو سال بعد از وفات مولانا محمد یحیی، برادر دیگر و بزرگترش مولانا محمد در سال 1336 ماه ربیع الثانی شب جمعه دیده از جهان فرو بست. وی جانشین پدرش در مسجد نظام الدین بود. در اینجا مدرسه ای بود كه پدرش آنرا تدسیس كرده بود. بیشتر بچه های «میوات» در آن درس می خواندند. این مدرسه با توكل و قناعت پیش می رفت.

دوستداران و اردتمندان خاندان از مولانا محمد الیاس مصرانه تفاضا كردند كه همینجا اقامت گزیند. و جایگاه پدر و برادرش را آباد نماید. همگی حضار قول دادند كه در زمینه خدمت و كمك به مدرسه كوتاهی نكنند. مولانا محمد الیاس با اصول و مقررات خود پیشنهاد مردم را پذیرفت، اما آمدن خود را به اجازه علامه خلیل احمد مشروط كرد. مولانا خلیل احمد رحمه الله به او اجازه داد كه در روستای نظام الدین اقامت گزیند.

مولانا الیاس هنوز به نظام الدین منتقل نشده بود كه ناگهان مریض شد، بعد از تندرستی «كاندهله» را به قصد «نظام الدین» ترك گفت. در آن زمان نظام الدین روستائی بود كه اطرافش فقط جنگل بود.

آغاز كار اصلاح و تعلیم در «میوات»:

در جنوب دهلی منطقه ای به نام میوات قرار دارد كه در آن سمت قوم «میو» زندگی می كنند. بر اثر غفلت طولانی مسلمانان و عدم توجه مبلغین، میواتها به حدی از جهل  و نادانی رسیده بودند كه بعد از آن مرحله ای بجز ارتداد باقی نمانده بود.

علاج اصلی تعلیم دین است:

مولانا محمد الیاس معتقد بود كه راه اصلاح میوات اینست كه جهل و بیسوادی آنها به وسیله ی نشر و پخش علم دین و تعلیم احكام و مسایل شریعت ریشه كن شود. مولانا محمد اسماعیل و مولانا محمد همین راه را اختیار كرده بودند. آنها فرزندان مردم میوات را در مدرسه خود تعلیم و آموزش داده برای اصلاح و ارشاد به میوات می فرستادند. اصلاحات كم و بیشی كه در میوات صورت گرفه بود، در نتیجه تلاش و كوشش تربیت یافتگان همین دو بزرگوار و از مدرسه آنها بود. اما مولانا محمد الیاس یك گام اساسی تر نهاد. او به این نتیجه رسید كه می بایست در خود منطقه میوات، مكاتب و مدارس را تأسیس نماید، تا در كار اصلاح تسریع و گستردگی ایجاد شده در اسرع زمان تحول انجام گیرد.

آغاز مكاتب:

مولانا به میوات تشریف برد، با توجه به اصرار و تأكید او و تلاش فراوان مردم یك باب مكتب گشایش یافت. اما میواتها به دلیل اینكه كشاورز بودند حاضر نمی شدند. فرزندانشان كار كشاورزی را ترك كرده كتاب را در بغل بگیرند. آنها هنوز قدر دین را نمی دانستند كه تا این حد آماده ایثار باشند بالاخره با تفهیم و نأكید فراوان مولانا، عده ای بچه های خود را به مكتب فرستادند. خلاصه كار به جائی رسید كه در منطقه میوات صدها مكتب دایر شد كه فرزندان مسلمین قرآن و تعلیمات دینی فرا می گرفتند.

مولانا محمد الیاس خدمت دین را بعنوان یك كار اجتماعی كه مسئولیت آن فقط بر دوش اجتماع و مردم است شروع نكرده بود. بلكه آنرا بعنوان كار خود، آغاز كرده بود و برای آن از فدا كردن هیچ چیزی دریغ نمی ورزید. یكبار شخصی مبلغی پول خدمت وی تقدیم كرد، و گفت این مبلغ مربوط به شخص شماست، آنرا در كار شخصی تان خرج فرمائید. مولانا فرمود: جناب محترم! اگر ما كار الله را كار خود نپنداریم، پس كدام كار را كار خود بپنداریم. این را بگفت و اشك در چشمانش حلقه زد، سپس آهی كشید و فرمود: آه! ما قدر حضرت رسول الله را بجا نیاوردیم.

آری، اصول مولانا همین بود، بهمین دلیل او در خدمات دینی میوات قبل از هر كس از اندوخته خویش مایه می گذاشت بعد از آن كمك مردم را تقبل می نمود.

حج دوم و تحول در جهت كار:

مولانا محمد الیاس در ماه شوال سال 1344 هجری برای دومین بار به مقصد حج روانه شد.در این سفر علامه خلیل احمد سهارنپوری نیز همراه بود. وقتی زمان اقامت در مدینه منوره به پایان رسید و آماده حركت شدند، مشاهده نمودند كه مولانا محمد الیاس به نگرانی و اضطراب عجیبی دچار شده است، به هیچ وجه راضی به ترك مدینه نبود. رفقاء سفر توقف نمودند.

 مولانا محمد الیاس می فرمود: كه در دوران اقامتم در مدینه منوره این كار دعوت و تبلیغ به من أمر شد كه:«ما از شما كار می گیریم.» به همین دلیل چند روزی در اضطراب و نگرانی گذراندم كه من ناتوان، چه كاری می توانم انجام بدهم. بالاخره مطلب را با یكی از عارفان در میان گذاشتم. او فرمود چرا نگران هستید؟ نفرموده اند كه شما كاری انجام می دهید بلكه گفته شده كه: «ما از شما كار می گیریم.» پس كار گیرنده كار خواهد گرفت. مولانا فرمود: از این سخن خیلی احساس آرامش نمودم. ایشان بعد از اقامت پنج ماه در حرمین در سیزدهم ربیع الثانی سال 1345 هجری به «كاندهله» هندوستان باز گشتند.

 

مختصری از كتاب «مولانا محمد الیاس رحمة الله علیه و نهضت دعوت و تبلیغ»

مؤلف: مولانا سید ابوالحسن ندوی

مترجم: مولانا محمد قاسم قاسمی

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
مدیر سایتa.sepahi
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 37
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 45
  • بازدید ماه : 55
  • بازدید سال : 163
  • بازدید کلی : 2,440