loading...
islamic
اخبار جهان اسلام
a.Sepahi بازدید : 20 سه شنبه 10 بهمن 1391 نظرات (0)
شمایل زیبای پیامبر (صلی الله علیه وسلم) امّ مَعبَد خُزاعی، رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- را که در مسیر مهاجرت از مکه به مدینه از کنار خیمهٔ او گذشتند، برای شوهرش چنین توصیف می‌کند: زیبایی‌اش چشمگیر بود، سیمایش نورانی و چهره‌اش درخشنده؛ و مردی خوش‌اخلاق و نیک‌سیرت بود. اندامش را بزرگی شکم یا بزرگی سر معیوب نگردانیده بود. کوچکی سر نیز اندامش را نامتناسب نساخته بود. خوش‌اندام و خوشروی بود. چشمانی سیاه و مژگانی بلند داشت. صدایی گرم و گردنی افراشته داشت. چشمانی گیرا و سورمه کشیده، ابروانی مانند کمان داشت که در عین حالبه هم پیوسته بودند. گیسوانش سیاه فام بود. وقتی سکوت می‌کرد، وقارش دو چندان می‌شد؛ و چون لب به سخن باز می‌کرد آراستگی و مهابتش افزون می‌گردید. از دور، زیباترین و خوش‌سیماترینمردم به نظر می‌آمد؛ و از نزدیک، نیکوترین و شیرین‌ترین مردم جلوه می‌کرد. گفتارش شیرین و دلچسب بود. به اندازه سخن می‌گفت؛ نه کم و نه زیاد، و چنان بود که گویی گفتارش رشتههای مروارید و گوهر بودند که سرازیر می‌شدند. میانه بالا بود. نه کوتاهی قدش اندام او را از چشم‌نوازی باز می‌داشت، و نه بلندی قامتش قد و بالای او را از دل‌انگیزی می‌انداخت. شاخه‌ای سبز و پرطراوت بود که درمیان هر دو شاخهٔ دیگری که قرار می‌گرفت، از هر سه متناسب‌تر، و از هر سه نیکومنظرتر بود. همراهانی داشت که پیرامونش حلقه زده بودند؛ هرگاه سخنی می‌گفت، به سخنش گوش جان می‌سپردند، و هرگاه فرمانی صادر میکرد، از جان و دل فرمانش را می‌بردند. همه گوش به فرمان، و همگان پیوسته طالب دیدارش بودند، و همواره پیرامونش گرد می‌آمدند. هیچگاه چهره درهم نمی‌کشید، و هرگز کسی را تحقیر نمی‌کرد و کوچک نمی‌شمرد [1] . علی‌بن ابی طالب در مقام توصیف شمایل رسول‌خدا - صلى الله علیه وسلم - چنین می‌گوید: «نه زیاده از حد بلند بالا بودند، و نه بیش از اندازه کوتاه قد؛ میانه بالا بودند و خوش‌اندام، گیسوانشان نه چندان درهم فشرده و فِرخورده بود، و نه چندانآویخته و فروهشته؛ خوش حالت و آراسته بود، نه بسیار فربه و تنومند بودند، و نه صورتشان کاملاً گرد بود؛ در عین حال، صورتشان تمایل به گردی داشت. سپید و گندمگون بودند، و چشمانی درشت و بادامی با مژگان بلند داشتند. درشت اندام و قوی هیکل بودند، و عضلات و مفاصلی ورزیده داشتند. از زیر چانه تا روی نافشان پُرموی بود، اما بقیهٔ بالاتنهٔ ایشان بی‌موی بود.دستان و پاهایشان ستبر و درشت بود. وقتی راه می‌رفتند، بسرعت گام برمی‌‌داشتند چنانکه گویی در سرازیری قرار گرفته بودند. هنگامی که رو به سوی کسی می‌کردند با تمامی اندامشان به سوی او برمی‌گشتند. میان دو کتف ایشان مُهر نبوت مشهود بود، همچنانکه ایشان نگین انگشتری نبوت و آخرین پیامبر خدا بودند. از همهٔ مردم بخشنده‌تر؛ و از همهٔ مردم دلیرتر و با شهامت‌تر؛ و از همهٔ مردم صریح‌تر و راستگوتر؛ و از همهٔ مردم وفادارتر؛ و از همه متواضع‌تر، و از همه خوش محضرتر بودند. هر کس ایشان را برای نخستین بار می‌دید، هیبت ایشان بر وجود او چیره می‌گردید؟ اما هرکس با ایشانمعاشرت می‌کرد، محبت ایشان در دلش جای می‌گرفت. هر که می‌خواست دربارهٔ ایشان سخنی بگوید، می‌گفت: نه پیش از ویو نه پس از وی، همانند وی را ندیده‌ام»؟ [2] در روایتی دیگر از همو آمده است که آنحضرت جمجمه‌ای بزرگ و مفاصل و عضلاتی ورزیده و درشت داشتند، و بالا تنهٔ ایشان از زیر گلو تا روی ناف، خطی پیوسته ازموی داشت. هنگامی که راه می‌رفتند اندکی به جلو خم می‌شدند و سرعت می‌گرفتند،چنانکه گویی از بالا به پایین سرازیر شده‌اند!؟ [3] جابربن سَمُره می‌گوید: دهان آنحضرت بزرگ، چشمانشان کشیده و بادامی بود؛ و در عین درشتی اندام، کفلهایشان فربه نبود [4] . ابوالطفیل می‌گوید: سفید و نمکین و میانه‌بالا بودند [5] . اَنَس بن مالک می‌گوید: دستان درشت و ستبری داشتند. نیز می‌افزاید: خوش‌سیما و نمکین بودند؛ نه سفید و بی‌نمک، و نه بشدت گندمگون؛ وقتی که از دنیا رفتند، شمار موهای سفید سر و ریش آنحضرت به بیست تار موی نمی‌رسید [6] . نیز همو می‌گوید: تنها اندک اثری از پیری روی شقیقه‌های آنحضرت مشاهده می‌شد. به روایت دیگر، در سر آنحضرت نیز چند تار موی سفید دیده می‌شد [7] . ابوجحیفه می‌گوید: در ناحیهٔ زیر لب پایین آنحضرت اندک آثاری از موی سفید مشاهده کردم [8] . عبدالله بن بُسر می‌گوید: در ناحیهٔ زیر لب پایین آنحضرت چند تار موی سفید مشاهده می‌شد [9] . بَراء می‌گوید: آنحضرت چهارشانه بودند، فاصلهٔ میان دو کتف ایشان زیاد بود. گیسوان انبوهی داشتند که روی لالهٔ گوشهایشان را پوشانیده بود. ایشان را در حالیکه حُلّه‌ای قرمز رنگ بر تن پوشیده بودند دیدم؛ تا آن زمان هیچ چیز و هیچ‌کس رابه آن زیبایی و نیکویی ندیده بودم. [10] ابتدا، آنحضرت گیسوانشان را پشت سرشان می‌ریختند، زیرا دوست داشتند کهموهایشان را همانند اهل کتاب بیارایند؛ آنگاه پس از مدتی روی سرشان فرق باز می‌کردند و گیسوانشان را به سمت راست و چپ شانه می‌کردند [11] . نیز همو می‌گوید: آنحضرت خوشروی‌ترین و خوشخوی‌ترین مردم بودند [12] . از او پرسیدند: آیا چهرهٔ نبی‌اکرم -صلى الله علیه وسلم- همانند شمشیر برق می‌زد؟ گفت: نه، مثل ماه می‌درخشید! وبه روایت دیگر، گفت: چهرهٔ ایشان متمایل به گردی بود [13] . رُبَیع دختر مُعوِّذ می‌گوید: اگر ایشان را می‌دیدید، انگار که منظرهٔ طلوع خورشید را دیده‌اید»؟ [14] جابربن سَمُره می‌گوید: در یک شب مهتابی به دیدار آنحضرت نائل شدم. گاه به چهرهٔ رسول‌خدا -صلى الله علیه وسلم- و گاه به ماه می‌نگریستم. آنحضرت حُلّه‌ای قرمز رنگ بر دوش گرفته بودند. سرانجام، دیدم ایشان در نگاه من بسیار نیکوتر و زیباتر از ماه شب چهارده‌اند!

تعداد صفحات : 11

درباره ما
Profile Pic
مدیر سایتa.sepahi
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 39
  • بازدید ماه : 49
  • بازدید سال : 157
  • بازدید کلی : 2,434